جدول جو
جدول جو

معنی نفاق زار - جستجوی لغت در جدول جو

نفاق زار
(نِ)
جای پر از نفاق و دورنگی و ریا:
نفاق زار جهان قابل توطن نیست
خوشا کسی که غریب آمد و غریب رود.
میریحیی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ / عِ مَ دَ)
دوروئی کردن. تزویر کردن: وزیر پوشیده نفاقی می زد. (تاریخ بیهقی ص 623)
لغت نامه دهخدا
(شَ فَ)
شفق جلوه. شفق کده. شفقستان. چیزی سرخ و گلگون. (ناظم الاطباء). سرخرنگ:
ز دست خودش بر سر دار کن
ز خونش هوا را شفق زار کن.
ملا طغرا (از آنندراج).
و رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ)
از عالم گلزار. (آنندراج) :
شد صرف نفس بسی درین کار
تا همنفسم شد این نفس زار.
والۀ هروی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
زمین های نفت دار. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
جایی که نافه بسیار است: هیچگه بر چین زلف کاکلش نگذشت باد کز برای بوشناسان نافه زاری بوده است. (نظامی ظنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفاق بازار
تصویر نفاق بازار
گرمی بازار
فرهنگ لغت هوشیار
مزرعه ی درو شده ی گندم جو و برنج
فرهنگ گویش مازندرانی